سکــــــــــوتیـ ...بالاتر از فریــــــاد

و عشـــــــق...تنها عـــشق،تورا به گرمی یک سیب میکند مأنــــــوس

چــــــــــــــــــرا؟؟؟؟؟؟؟

  چرااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

 دقیقا زمانی که داری توی بی‌خیالی همه چیو فراموش میکنی 
 یهو یه آهنگی،
 یه نوشته‌ای،
 یه اسمی،
 یا حتی یه حرفی ...‌
 همه خاطراتو میاره جلو چشمت ...؟؟؟!!!!
[ شنبه 24 فروردين 1392برچسب:چرا؟؟؟؟؟؟؟ ,توهم بـــــرو,,,خیالـــــی نیست,,,, ] [ 22:38 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

روزهای کودکی

 می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی..

آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش
 مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند
تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

 

 

[ چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:روزهای کودکی,پدر,مادر,خاهر,خانواده,توهم بـــــرو,,,خیالـــــی نیست,,,, ] [ 22:33 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

یادته؟

یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه یه نامردی اشکاتو ببینه وبهت بخنده !؟

گفتم اگه بارون نیومد چی ؟….

گفتی اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون گریش میگیره….

 گفتم یه خواهش دارم. وقتی آسمون چشمهام خواست بباره تنهام نذار

 گفتی: چشم !!

حالا امروز من دارم یه گوشه ی خلوت گریه می کنم اما آسمون نمی باره….

 تو هم اون دور دورا ایستادی و داری به من می خندی..!!

آخه چرا ؟مگه گناه من چیه ؟

 

 

[ چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:یادته؟سر دوستی,توهم بـــــرو,,,خیالـــــی نیست,,,تنهایی, ] [ 22:19 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]