سکــــــــــوتیـ ...بالاتر از فریــــــاد

و عشـــــــق...تنها عـــشق،تورا به گرمی یک سیب میکند مأنــــــوس

داستان عشق...

 


کودکی گفتند :عشق چیست؟گفت:بازی


به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟گفت : رفیق بازی…

 
به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت


…به پیرمردی گفتند :عشق چیست؟گفت :عمر

 
به عاشقی گفتند : عشق چیست؟چیزی نگفت آهی کشید و سخت گریست


به گل گفتم: عشق چیست؟گفت : از من خوشبو تره


به پروانه گفتم: عشق چیست؟گفت :از من زیبا تره


به شمع گفتم عشق چیست؟ گفت: از من سوزنده تره


به عشق گفتم تو آخر چه هستی ؟؟؟گفت نگاهی بیش نیستم

[ سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:عشق,کودکی,عمر,زندگی,سکوتی بالاتر از فریاد, ] [ 17:37 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

خوشبختی....؟؟

 همه افراد خوشبخت خدا رادر دل دارند.



پس تورا چه غم که اینقدر احساس تنهایی می کنی. بدان 


درتنهاترین لحظات ودرهرشرایط


خداوند باتوست...

 

 

[ سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:خوشبختی,زندگی,ثانیه ها,سکوتی بالاتر از فریاد, ] [ 17:29 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

فــــــــــــــــــرصتی کوتـــــــــــــــــاه

 

تا به حال چقدربه زندگیت فکرکرده ای  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

به کارهایی که تا به حال انجام داده ای و در آینده انجام خواهی داد تا بتوانی زندگیت را

بسازی و آن را استوار نگه داری.

 

برای لذت بخش کردن دقیقه هایش چه کرده ای  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

آیا تا به حال به نفس کشیدنت فکر کرده ای  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

فکر کرده ای که روزی این نفس کشیدن هم از تو گرفته خواهد شد

 

و کسی دیگر تو را کنار خواهد زد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

نمیدانم تا به حال چه کرده ای یا چه خواهی کرد ولی میدانم این جاده زندگی نام دارد.روزی

 

دیر یا زود به پایان خویش خواهد رسید و مهم اینست در پایان چه احساسی خواهی داشت

 

شاید در آن موقع از فرط خوشحالی پَرِ پرواز باز کنی ویا از شدّت حسرت سر در خویش فرو بری.

 

آری از ابتدا تا انتهای این راه تنهائیم و این فرصتی خواهد بود تا در گذران سالهایی که همچون باد میروند وثانیه هایی که بی تفاوت نسبت به من وتو میگذرند وباز نخواهند گشت،

توشه ای برای روز مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوعـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودگرد آوریم

 

باید لختی با خود خلوت کرد که برای آن روز چه کرده

ایم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ] [ 13:38 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

نوشته ای فوق العاده زیبا از سیمین دانشور

ای دهقان فداکار  

تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد 

تا کودکان و زنان زنده بمانند

اما من در روزگاری زندگی میکنم که زنی برهنه میشود 

تا کودکش از گرسنگی نمیرد    

[ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:متن ,غم,دنیا,, ] [ 22:8 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

بارون...

دلــم بـاران مـــی خواهد ،

بارانـــی آرام امــا طـولانـــی ، 

تــا دسـت در دسـت قـــطره هایــش و پـا بـه پـایِ نمناکــی اش ،
 
تمــام کوچــه بــاغ هـا را بــا پاهایـــی برهنــه قــدم زنــم ،

مــن بـــغض کنــم ، 

آســـمان بـــبارد ، 

آســـمان بـــغض کنــد ، 

مـــن اشــک ریــزم ، 

آنـــگاه هــر دو آرام شویــــم .
 
[ چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, ] [ 16:32 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]

تنها....

 تنهایی، زنبور نیست که آدم را نیش بزند و برود،
تنهایی مثل موریانه است که برای نابود کردن خلق شده است.

این ذات موریانه است که تا نابودی کامل، پا فشاری کند.

همه چیز بدون درد،

در سکوت مطلقٍ،

با ظاهری شیک، خورده می شود

و یک روز به ناگاه و در ناباوری محض،

فرو می ریزد و تمام می شود...
 

[ چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, ] [ 16:25 ] [ مطهره و زینب و سید فاطمه ] [ ]